در بعضی شهرها تعداد کافه و قهوه فروشی ها مثل قارچ درحال زیاد شدن است. و برای اینکه در رقابت با کافه ها موفق شوید باید فکر دیگری کرد.
به این پیامی که چند روز قبل به دست من رسیده توجه کنید:
من خوزستان زندگی میکنم، شهر بهبهان اینجا خیلی تیک اوی و کافه هست و واقعا پر شده. به نظرتون ارزش داره مغازه بزنیم؟ چطور با این همه کافه رقابت کنم؟
می خواهیم در این مقاله به این دوستمان و بقیه شما که احساس می کنید بازار قهوه اشباع شده یک جواب درست بدهیم، تا بتوانید با بقیه کافه ها رقابت کنید.
آماده اید؟
بازار شلوغ همیشه هم بد نیست
اولین نکته ای که باید بدانید این است که وقتی در شهری بازار شلوغ می شود و رقیب زیاد میشود همیشه هم بد نیست. .
این شلوغی خوب است، از این بابت که نشان میدهد مشتری هم زیاد است.
پس اولین نشانه شلوغی بازار قهوه این است که بازار کشش دارد.
اما نکته دیگر این است که در بازار شلوغ رقابت سخت می شود.
پس باید ببینیم برای رقابت کردن با بقیه کافه ها و مغازه ها چه کنیم.
سه گزینه برای رقابت با کافه ها و قهوه فروشی های دیگر
وقتی می خواهید وارد یک بازار شلوغ و پر رقیب شوید، سه گزینه جلوی رویتان است:
- شما هم مثل بقیه یک مغازه بزنید، اما در شلوغ ترین جای شهر.
- جایی کافه یا قهوه فروشی بزنید که یا رقیب کمتر است یا بقیه رقبا خوب کار نکردهاند.
- مغازه ای بزنید که از همه کافه ها و مغازه های دیگر متفاوت و متمایز باشد.
حالا می خواهیم این سه گزینه را با هم مقایسه کنیم. ببینیم کدامش برای شما بهتر است.
بررسی راه حل اول: در شلوغترین جای شهر مغازه خود را باز کنید
در این حالت، شما باید بگردید و شلوغ ترین یا یکی از جاهای شلوغ اما مطمئن را پیدا کنید و آنجا کافه یا فروشگاه قهوه بزنید.
مثلاً مرکز شهر، بازار مرکزی، فلکه ای شلوغ و معروف، خیابان اصلی شهر.
خوبی این کار: با این کار، حتما مشتری خودتان را دارید. زیرا جایی مغازه باز کردید که کلی آدم در طول روز رفت و آمد می کنند.
بدی این کار: تنها مشکل اینجاست که گرفتن مغازه در جای شلوغ و خوب، هم گران است و هم سخت.
بررسی راه حل دوم: جایی مغازه خود را باز کنید که رقیب کم یا ضعیف باشد
در این حالت، شما باید بگردید جایی را پیدا کنید که نسبتاً پاخور خوبی دارد، اما یا کافه ای آنجا نیست یا هست اما ضعیف کار کرده.
مثلا خیابانی که نسبتا شلوغ است اما یکی دو کافه بیشتر نیست.
یا کافه هست اما هیچکدام قوی نیستند. مثلا دستگاههاشان ضعیف است، قهوه شان جالب نیست و …
خوبی این کار: با این کار، هم کرایه و رهن کمتری می دهید هم جای خوبی را پیدا کردید.
بدی این کار: تنها مشکل اینجاست که ممکن است چنین جایی واقعاً در شهر شما نباشد. در این صورت باید سراغ روشهای دیگر بروید.
بررسی راه حل سوم: کاری کنید که از همه رقبای دیگر خاص و متمایز باشد
این راه حل، مهمترین راه حل و قسمت اصلی حرف این مقاله هست. بنابراین لازم است آن را بیشتر و همراه با مثال توضیح بدهم. پس لطفاً با دقت حوصله به خواندن ادامه بدهید.
منظور از متمایز بودن و خاص بودن کافه چیست؟
خاص بودن یعنی اینکه شبیه اکثریت نباشید. یعنی اگر 100 تا کافه و قهوه فروشی در شهر شما باشد، شما شبیه آن 100 تا نباشید. بلکه وقتی دارند کافه ها را لیست می کنند، به شما یک صفت ویژه بدهند: مثلاً زیباترین کاقه، بزرگترین کافه.
از نظر ما خاص بودن وقتی است که شما را با یکی از این 10 صفت بشناسند:
10 ویژگی برای اینکه کافه شما خاص باشد
- زبیاترین دکور
- بزرگترین مغازه
- ارزان ترین قهوه
- گران ترین قهوه
- خوشمزه ترین قهوه
- با کلاس ترین کافه
- بهترین کارکنان
- عجیب ترین فضا
- راحت ترین فضا
- روش های دیگر
نکته مهم: نیازی نیست همه اینها را با هم داشته باشید. حتی بعضی از این ویژگیها با هم دشمنند: مثلاً نمی توان هم ارزان بود و هم خوشمزه ترین قهوه را به مشتری داد (مگر اینکه بقیه رقبا قهوه افتضاح دست مشتری بدهند).
اجازه بدهید این ویژگی ها را یکی یکی توضیح دهم.
1- زیباترین دکور
اگر از من بپرسند خوشگلترین کافه در شیراز کجاست، بدون فکر کردن عکس زیر را نشانش می دهم:
این کافه فلورال در خیابان عفیف آباد شیراز است.
اکثر افرادی که برای اولین بار از جلوی این کافه رد می شوند، می ایستند و خیره می شوند. بعضی ها هم مثل من عکس می گیرند و درواقع تبلغیش را می کنند.
پس، زیبایی خیره کننده یکی از راههای خاص بودن و موفق بودن است.
طوری که هر کسی از جلوی مغازه شما رد بشود، یا میایستد و خیره می شود یا عکس میگیرد. مثل کاری که من کردم.
2- بزرگ ترین مغازه
این هم یکی از روش های خاص بودن است.
یعنی تبدیل بشوید به بزرگترین کافه در شهرتان. مثلاً یک کافه 150 متری! با کلی میز و صندلی. و تابلویی بزرگ.
طوری که همشهریان وقتی بخواهند آن اطراف آدرس جایی را بدهند بگویند بالاتر از کافه فلانی.
البته این روش روشی پرهزینه است. چون باید اجاره زیادی بدهید و کلی هم خرج تجهیز و دکوراسیون مغازه کنید.
3- ارزانترین قیمت
فرض کنید قیمت هر شات اسپرسو در شهر شما 10 هزار تومان باشد. و یک کافه بیاید و قهوه را بدهد شاتی 3 تومان!
این نوع ارزان فروشی باعث جلب توجه می شود. دارد داد می زند که هرکسی قهوه وحشتناک ارزان میخواهد بیاید اینجا.
وقتی بتوانید قهوه را با قیمتی بسیار ارزان تهیه کنید یا آنقدر هزینههایتان کم باشد، شاید این راه خوبی باشد.
البته به دو شرط:
یک) مواظب باشید رقبا زیرآب شما را نزنند. ممکن است به خاطر ارزان فروشی (زیر فروشی) از شما به اتحادیه شکایت کنند. یا علیه شما با هم دستبهیکی کنند و شما را تخریب کنند.
دو) مراقب باشید ضرر نکنید. قیمت ارزان تر از حد، به شرطی به صرفه است که فروشتان بسیار بسیار باشد. مثلاً به جای روزی 100 مشتری، 500 مشتری داشته باشید.
4- گرانترین قیمت
فرض کنید قیمت یک فنجان قهوه در شهر شما حدوداً 10 هزار تومان باشد. و یک کافه از راه برسد و هر شات قهوه را بدهد 100 هزار تومان!
تعجب کردید؟ بله این هم یک راه برای جلب توجه هست.
آیا گران فروشی (آن هم اینقدر وحشتناک) جواب می دهد؟
در شرایط زیر بله جواب میدهد:
کاری کنید که در نظر مشتری این قیمت وحشتناک ارزشش را داشته باشد.
مثلاً خانوادهای مرفه را درنظر بگیرید که توانایی پرداخت این قیمت را دارند. و دوست دارند یک جای خاص، قهوه یا چیزهای دیگر بخورند.
این خانواده پول دارد اما برای پولش هم ارزش قائل است. حالا چکار می توان کرد که خوردن یک قهوه در کافه شما به قیمت 100 هزار تومان ارزشش را داشته باشد؟
آیا موسیقی زنده دارید؟
منوی خاصی دارید که هیج کافه دیگری ندارد؟
محیطی دارید که بچه های کوچک بازی کنند و سرشان گرم باشد تا آقا و خانم راحت باشند؟
چه چیزی می توانید ارایه بدهید تا یک وعده کافی شاپ رفتن برای یک خانواده 500 هزار تومان تمام شود و آنها راضی به خانه برگردند؟
اگر شهر شما مشتری این تیپی دارد و شما هم راه حلی برای ارزشمند کردن و گران کردن دارید، این می تواند راهی برای خاص بودن باشد.
5- خوشمزهترین قهوه
در اکثر شهرها وقتی کسی از کسی بپرسد غذای خوب، قهوه خوب، مکانیکی خوب یا هرچیز خوب دیگری کجا می شود پیدا کرد، جوابها تا حدی مشخصاند.
ممد استیک در تهران، فلافل های لشکرآباد در اهواز، بابا بستی در شیراز، کباب های رستوران نقش جهان اصفهان و …
البته این مثالها برای شهرهای بزرگ است. شهرستان ها هم هرکدام جاهای خاص خودشان را دارند که خوشنام هستند.
آیا قهوه شما می تواند یک قهوه خوشمزه و تعریغی در شهرتان باشد؟ آیا می توانید کاری کنید که وقتی می گویند قهوه خوب، زود اسم کافه شما را به زبان بیاورند؟
نکته: برای به عمل آوردن بهترین قهوه یا هر نوع نوشیدنی و خوراکی درجه یک، به چند چیز نیاز دارید:
- باریستا یا سرآشپز درجه یک
- مواد اولیه درجه یک
- ثبات کیفیت (دستورالعملها و مواد اولیه را هی عوض نکنید)
- متناسب بودن قهوه شما با ذائقه همشهریان تان (مثلاً قهوه ترک در جنوب زیاد طرفدار ندارد و ممکن است بهترین قهوه ترک شاید موفقیت زیادی در اهواز و بوشهر نداشته باشد. یا مثلاً تبریزیها اکثراً قهوه تلخ دوست ندارند، بلکه دوست دارند قهوه شان طعمی شکلاتی داشته باشد.)
6 – باکلاسترین کافه
بعضی مشتریان لاکچری بودن برایشان مهم است و ترجیح می دهند بین دو کافه آن را انتخاب کنند که لوکس تر باشد. همان طور که وقتی میخواهند لباس بخرند، بدون توجه به قیمت یا جنس پارچه، دوست دارند آن برند پوشاک که در نظر مردم لوکس است را می خرند.
این یگ ویژگی است که در بعضی انسانها پررنگ است. شاید به این دلیل که میخواهند طبقه اجتماعی خود را به خودشان و دیگران نشان دهند.
خوبی داشتن این قبیل مشتریان این است که اهمیتی به قیمت نمی دهند، بنابراین معامله کردن با آنها بسیار سودآور است.
در شهرهای بزرگ و متوسط می توانید با یک برنامه ریزی و هدف گیری درست، این قبیل همشهریان را به خود جذب کنید.
و مشکل این کار این است که خیلی باید تلاش کنید تا در ذهن این مشتریان به عنوان لاکچری جا بیفتید. این کار هم هزینه زیادی می خواهد هم برنامه ریزی درست.
راههایی برای اینکه لاکچری به نظر برسید:
- دکور با کلاس و فاخر (نورپردازی، میز و صندلی ها)
- اسمی که لاکچری بودن را القا کند (مثلاً فلورال، ماکسیم، جنتلمن، نایس…) و یک تابلوی شیک
- همکاران با کلاس، خوش تیپ و خوش لباس
- دستگاهها و لوازم سرو باکلاس
تمرین: اگر شما قصد دارید یک کافه لاکچری بزنید، کدام یک از دستگاههای زیر را برای کافه تان انتخاب می کنید؟
7- بهترین کارکنان
کافهها فقط قهوه نمی فروشند. بلکه محیطی برای ارتباط برقرار کردن و سرگرم شدن لذت بردن هستند.
اگر در زمینه های دیگر نتوانید ویژگی خاصی را داشته باشید، شاید نیروها و همکارانی دارید که با کمی آموزش زبانزد شوند.
منظورم از نیروی کار خاص، این نیست که زورکی لبخند بزنند و فقط خوش تیپ باشند.
زمانی کادر یک کافه باعث شدن خاص شدن آن می شود، که فقط و فقط به خاطر نوع برخورد آنان مردم به کافه شما دوباره برگردند.
مثال می زنم:
تصور کنید چند روز قبل همراه با خانواده به یک کافه رفتید. از قضا یک هفته بعد هم دوباره به آنجا سر می زنید. اما این بار تنها.
به محض اینکه می خواهید به سفارش قهوه بدهید، پیشخدمت کافه (که بهش ویتر هم می گویند) شما را به اسم صدا بزند و خوش آمد بگوید: سلام آقای نادری (این خانم اسم مرا را از کجا می داند؟).
و بعد احوال کوچولوی شما را بپرسد. باز هم به اسم: فرشته کوچولو چطوره؟ (جل الخالق. اسم دخترم را از کجا می داند؟)
وقت رفتن هم یک نمونه قهوه برای ورزشکاران را با یک دفترچه راهنما به شما می دهد و به شما می گوید: آقای نادری این را بدهید به خانم تان. و بگید قبل از ورزش تست کند. انرژی بیشتری بهش می دهد.
احتمالاً شما خواننده حواسجمع می توانید حدس بزنید چی شده. آن پیشخدمت موقع پرداخت پول، اسم شما را روی کارت بانکی دیده. و موقعی که داشتید سفارش می گذاشتید همسرتان از دخترتان پرسیده فرشته تو چی می خوری؟ و موقع نوشیدن قهوه از کنار شما رد شده و متوجه شده که همسرتان باشگاه می رود.
و این پیشخدمت باهوش، اسم و مشخصات هر سه نفر شما را به خاطر سپرده (شاید هم جایی یادداشت کرده)
این یعنی یک برخورد خاص و به یادماندنی.
البته حواستان باشد باید برای این نوع برخوردها هم در انتخاب نیروها، هم در آموزش آنها و هم در خدمت دهی به آنها برنامه داشته باشید.
به هر حال این یکی از راههای خاص بودن است که معمولاً هزینه زیادی ندارد (لااقل نسبت به گزینه های دیگر) اما از عهده و حوصله هر کسی بر نمیآید.
8- عجیبترین کافه
فرض کنید به یک کافه رفتید و وقتی سفارشتان را به پیشخدمت می گویید یک طوطی با صدای بلند و خنده دار سفارش شما را به باریستا اعلام کند: لاته بدید. لاته.
احتمالاً شما از تعجب چشمتان گرد شود و بعد کلی بخندید. و به احتمال زیاد این ماجرای جالب را برای خانواده و رفقای خودتان هم تعریف کنید.
برای اینکه فکرتان باز تر شود و ایده های بهتری را پیدا کنید، دو مثال دیگر می زنم:
این کافه به جای استفاده از دکور معمولی، ببنید چه کار جالبی کرده. شبیه کارتن های سیاه و سفید شده:
یک مثال دیگر:
در یک رستوران در تهران، مشتریان روی میز خودشان یک نمایشگر دارند که می توانند از طریق آن سفارش خود را بگذارند:
وقتی سفارش آماده شد، یک روبات سفارش را دقیقا روی همین میز تحویل می دهد:
9- راحت ترین کافه
بعضی ها دنبال یک جای دنج و راحت هستند. نمیخواهند بدون اینکه کسی مزاحمشان باشد ساعتها تنهایی یا با دوست یا همسرشان بنشینند. تاریک، دنج، بی دغدغه. با وای وای فای پرسرعت. شاید امکاناتی برای بازی.
البته این کار نیاز دارد تا هم طراحی و فضای کافه طوری باشد که افراد احساس راحتی کنند و هم اینکه مدت زیادی بنشینند. و این دو مورد یعنی هزینه.
بنابراین برای پیاده کردن این ویژگی باید حواستان به هزینه هایش هم باشد.
10- شما بگویید!
من 9 تا روش گفتم. دهمی را شما بگویید.
چه روش دیگری برای خاص بودن به ذهن تان می رسد؟
پایین برای ما بنویسید
سایر مطالب مفید
[…] چطور در بازار شلوغ قهوه موفق شویم؟ روشهایی برای رقابت ب… […]
من جدیدا وارد کار پخش عمده قهوه شده ام چطور باید مشتریان را به خرید دعوت کنم
یه تعدادی فیلم آموزشی برای فروش بیشتر ضبط کردیم.
می تونید توی پیج کافیا ببینید ↓
https://www.instagram.com/cafia.ir
خیلی جالب بود
در نظر گرفتن تخفیف به شرط استوری یا پست کردن عکس سفارش با اسم کافه هم بنظرم جواب میده هم بخاطر تخفیف دوباره میان هم تبلیغ شده
ممنون
نکته خوبی گفتید
اما استفاده درست از روشی به نام تخفیف، نکاتی داره که اگه رعایت نشه، میتونه نتیجه معکوس بده.
یعنی چی؟
اگه تخفیف طوری باشه که مشتری عادت کنه، دیگه با قیمت اصلی از شما نمی خره.
باید طوری از ابزار تخفیف استفاده کنیم که باعث تشویق اون دسته از افراد بشه که در حالت عادی نمی خرند.
یا در زمانی که نیاز داریم فروش رو ببریم بالا و فقط در همون مقطع استفاده بشه.
البته نکات دیگه ای هم هست که به مرور و توی کار متوجهشون میشیم.