راه اندازی قهوه فروشی در شهرهای کوچک؛ خوب است یا نه؟

اگر قصد راه اندازی قهوه فروشی در شهر کوچک را دارید، اول این مقاله را بخوانید بعد دست به کار شوید.

قبلش لطفاً این ماجرای جالب را بخوانید.

موضوع مربوط به تماس یکی از هموطنان خوبمان در استان کردستان با سایت کافیا هست.

کاربر کافیا: سلام. من از یکی از شهرهای کوچک استان کردستان تماس می گیرم. دانشجو هستم و قصد دارم یک قهوه فروشی راه بندازم. اما می ترسم.

نوذری: به سلامتی. حالا چرا می ترسی؟!

کاربر کافیا: راستش اینجا اصلاً کسی قهوه نمی‌خورد. توی کل شهر ما فقط یک قهوه فروشی هست. آن هم خیلی معمولی و کم مشتری.

نوذری: آهان. پس ترس شما خیلی هم بی‌جا نیست.

کاربر کافیا: لطفاً بگید من چکار کنم؟

 

شما باشید به این دوست عزیز چه می گویید؟

می‌گویید بی‌خیال، پولت را حرام نکن؟ یا می‌گویید، نترس برو جلو؟

اگر مشتاقید بدانید من به این دوست خوبمان چه جوابی دادم، به خواندن ادامه بدهید.

جواب من به ایشان و شما که در شهر کوچک می خواهید قهوه فروشی یا کافه راه بندازید این است:

گفتم  راه اندازی یک کار جدید در یک شهر کوچک که سابقه انجام چنین کاری در آن نبوده هم یک فرصت است و هم یک ریسک.

اما چرا ریسک است و چرا فرصت؟

فرصت به این دلیل که قبل از شما کسی این کار را نکرده و  شما نفر اول هستید.

و میدانید که بازار قهوه یک بازار رو به رشد است و مطمئن باشید چه استان کردستان چه شهر چه روستا و چه کل کشور در آینده نزدیک با قهوه دوست می شوند.

اگر شما ما بتوانید از الان شروع کنید و به همه یکی دو سال آینده آن جا بیفتد قطعاً شما برنده هستید.

چون همه را در آن شهر با نام شما می شناسند و این شما بودید که آنها را با قهوه آشنا کردید و تبدیل می شوید به یک برند کاملاً پیشرو در زمینه قهوه.

از طرف دیگر این کار ریسک هم دارد. چرا؟

در بعضی از استان ها بعضی از فرهنگ ها و بعضی از شهرها هنوز فرهنگ خوردن قهوه جا نیفتاده و هنوز این مردم این افراد چای خور هستند  تا قهوه خور.

چون شما دارید یک ایده جدید چیز جدید را به مردم معرفی می‌کنیم که تا به حال با آن آشنا نبودند یا رابطه خوبی با آن نداشتند.

بنابراین پذیرش این موضوع جدید سخت است.

جالب اینجاست این دوست ما در این استان کردستان به من گفت که حتی خوردن قهوه از نظر بعضی از پدر و مادرها مثل استفاده از مواد مخدر است!

یعنی فکر می‌کنند که تو داری یک چیز عجیب و غریب می خوری.

البته مختص به به استان کردستان نیست. در استان های دیگه در شهرهای دیگر ممکن است چندی وجود داشته باشد.

بنابراین شما کار سختی در پیش دارید. چون باید یک محصول جدید را جا بیندازید.

بالاخره این کار را بکنیم یا نه؟

ببینید، همان طور که دیدید شروع یک کار جدید در یک شهر کوچک سخت است و کمی دیر جواب می دهد.

بنابراین شما زمانی باید این کار را شروع کنید که بپذیرید نتیجه گرفتن زمان می برد. و باید حوصله کنید.

اگر انتظار سود کوتاه مدت و زود بازده را دارید، لطفاً وارد این کار نشوید!

اما اگر قصد داشته باشید این کار نسبتاً پرریسک اما آینده دار را شروع کنید، باید از کجا شروع کنیم؟

از کجا شروع کنیم؟

قدم اول این است که شما مرکز شهر را هدف بگیرید. چرا؟

چون در شهرهای کوچک نمی توان انتظار داشت که شما یک کافه در یک محله را تبدیل کنید به محلی برای مراجعه مردم و تبدیل آن به یک پاتوق.

چون اصلاً چنین پاتوق‌ها و چنین فضاهایی در شهرهای کوچک هنوز جا نیافتاده است و فرهنگ شهرهای کوچک اصلاً اجازه نمی دهد که مثلاً دانشجوها دختر و پسرهای جوان در کنار هم دیگر بتوانند راحت آنجا بنشینند. اصلاً آنجا از این خبرها نیست.

بنابراین باید چه کار کنیم؟

باید در قدم اول حتماً به فکر گرفتن یک مغازه در مرکز شهر باشیم. چرا؟

توی شهرهای کوچک هم همیشه یکی بازار مرکزی وجود دارد که اکثر مردم در طول هفته بارها به آنجا سر می زنند و کل اهالی حداقل یکبار در هفته شما را آنجا می بینند، تابلوی شما را می‌بینند متوجه می‌شوند که اینجا یک قهوه فروشی راه افتاده .

پس اگر در مرکز شهر باشید، برای شروع قدم اول را خوب برداشته‌اید.

خوب، قدم دوم چیست؟

قدم دوم تبلیغات است.

شما باید به گوش مردم شهرتان برسانید که یک قهوه فروشی برای اولین بار در شهر باز شده است.

اینکه صرفاً در مرکز شهر باشید، کافی نیست.

بنابراین باید با هر روشی چه مجازی و چه غیرمجازی، مخصوصاً از طریق پیج ها یا کانال های محلی به گوش آنها برسانید که در شهرتان اولین بار یک کافه تاسیس شده و بیایید استفاده کنید.

کمترین حسن این کار این است که افرادی که دوست دارند قهوه بخورند اما در شهر چنین امکانی وجود نداشت به آنها می گویید بیایید ما اینجا هستیم… از این به بعد شما هم می توانید توی شهر خودتان قهوه بخورید ما در خدمت شما هستیم 

روش دیگر برای تبلیغات این است که  وارد اجتماعات و گروه هایی شوید که به قهوه نیاز دارند.

مثلاً باشگاه های ورزشی، باشگاه های بدنسازی و هنرهای رزمی.

به آنها بگویید که در شهرهای دیگر ورزشکاران قبل از تمرین قهوه می خورند تا انرژی بیشتری برای تمرین داشته باشند. شما هم قهوه بخورید.
یک گروه دیگر انجمن معتادان گمنام هستند (NA). آنهایی که وارد انجمن NA می‌شوند تا اعتیادشان را ترک می‌کنند دنبال چیزی هستند که به آنها آرامش و انرژی بدهد و و از حالت خماری درشان بیاورد.

گروه دیگر که می‌توانید با آنها ارتباط بگیرید پشت کنکوری‌ها هستند.

بسیاری از این دانش آموزان و دانشجویان پشت کنکوری پشت کنکوری با همکاران ما در سایت کافیا تماس می‌گیرند و از همکاران ما می‌پرسند من می‌خواهم شب بیشتر بیدار بمانم و بیشتر درس بخوانم. چه قهوه‌ای این پیشنهاد می کنید؟

بنابراین می‌توان با این موسسات کنکوری یا مربیان و مشاوران کنکور هم تماس بگیرید و از آنها بخواهید که قهوه فروشی شما را معرفی کنند.

می توانید برای این افراد که ورزشکاران انجمن معتادان گمنام و چه پشت کنکوری ها و حتی دانشجویان مسابقه برگزار کنید و جایزه بگذارید.

از آنها بخواهید به شما یا پیج شما سر بزنند و با شما در ارتباط باشند و شما هم دست و دلبازی به خرج دهید به آنها جایزه بدهید قهوه رایگان بدهید و آنها را مهمان کنید. تا کافه خود را تا جا بیندازید.

مطمئن باشید اگر این افراد را دریابید، آنها خودشان مشتری شما می شوند و هم شما را به دوستان خود معرفی می کنند.

با این روش، اسم شما زودتر سر زبان ها می افتد و رشد شما خیلی سریعتر خواهد بود، تا زمانی که صرفاً مغازه را باز بگذارید به امید اینکه کسی به مغازه شما سر بزند.
به نظر من بهترین راه برای تبلیغ ارتباط گرفتن با همین گروه هایی است که اینجا خدمتتان گفتم. یعنی با جوان‌ها دانشجوها ورزشکاران و حتی اعضای انجمن ترک اعتیاد صحبت کنید تا آنها هم به مغازه شما شما سر بزنند.

ادامه دارد…

برای اینکه بدانید برای راه اندازی قهوه فروشی به چه چیزهایی نیاز دارید، چقدر سرمایه می خواهد یا اینکه درآمد قهوه فروشی چقدر است، یک مقاله کامل آماده کردیم:

» راهنمای راه اندازی کافه و قهوه فروشی به زبان ساده